عالمی بر فراز منبر گفت
که چو پیدا شود سرای نهفت
ریشهای سفید را ز گناه
بخشد ایزد به ریشهای سیاه
باز ریش سیاه روز امید
باشد اندر پناه ریش سفید
مردکی سرخ ریش حاضر بود
دست در ریش زد چو این بشنود
گفت: ما خود در این شمار نییم
در دو گیتی به هیچ کار نییم؟
نقل از نگارستان جامی