سلام، وقت به خیر
در امثال و حکم مرحوم دهخدا آمده است که:
چون کار مصادره و مطالبه نادر شاه بر مردمان دهلی توان فرسا شد، روزی جمله زیر را به خطی جلی نوشتند و در رهگذر پادشاه ایران آویختند: " اگر خدایی تو را بندگان باید، و اگر پادشاهی از رعیت گزیر نباشد. با این همه ستم، دیار هند خراب و مردم هلاک همی شدند."
نادر شاه از میرزا مهدی خان پرسید: چه نوشتهاند؟ دبیر شرح بگفت. نادر شاه پس از لختی تامل بگفت: به آن ها بگو من این گونه سخنان که خدایم یا شاهم را ندانم. من نادر قلی هستم و پول میخواهم.