سلام، وقتتان به نیکی
در این روزهای پریشان احوالی اقتصاد کشور که البته وقوع آن دور از انتظار نبود، بیایید لختی در غزلی از لسانالغیب غوطهور شویم که روانشاد شجریان آن را در دستگاه شور اجرا کرده است. همنوازان این اجرا اعضای گروه شهناز بودهاند که در سال 89 در کنسرت دوبی به روی صحنه رفتهاند و در آلبوم مرغ خوشخوان نیز عرضه شده است .نام آلبوم هم از همین غزل برگرفته شده. جالب آن که جناب شجریان در سال 58 با همراهی گروه پایور کنسرتی را در بیات زند اجرا کردهاند که این غزل نیز با همنوازی استاد پایور در آن اجرا شده است:
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود، دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر طرف چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کآن را نیست پایان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
سلام بر یاران و همراهان گرامی
در میانه ایام دیجور، شعری از حضرت مولانا جلالالدین بلخی را تقدیم میکنم که شادروان جناب شجریان آن را در دستگاه شور گوشه ابوعطا با همنوازی گروه شهناز در کنسرت پاییز 1387 تهران اجرا و در آلبوم مرغ خوشخوان عرضه نموده است.
رفت عمرم بر سر سودای دل
وز غم دل نیستم پروای دل
دل به قصد جان من برخاسته
من نشسته تا چه باشد رای دل
دل ز حلقه دین گریزد زآنکه هست
حلقه زلفین خوبان جای دل **
گرد او گردم که دل را گرد کرد
کو رسد فریادم از غوغای دل **
خواب شب بر چشم خود کردم حرام
تا ببینم صبحدم سیمای دل **
قد من همچون کمان شد از رکوع
تا ببینم قامت و بالای دل **
آن جهان یک تابش از خورشید دل
وین جهان یک قطره از دریای دل **
لب ببند ایرا به گردون میرسد
بی زبان هیهای دل، هیهای دل
** این ابیات در آواز نیامده است.
سلام، اوقاتتان به نیکی و تندرستی
مدتهاست که از باباطاهر یادی نکردهایم. پس اجازت دهید که شعر امروز را اختصاص به همو دهیم. 3 دوبیتی که شادروان جناب شجریان آنها را در کنسرت پاییز 1387 تهران با همنوازی گروه شهناز اجرا و در آلبوم مرغ خوشخوان عرضه نمودهاند. و بر سیاق اغلب دوبیتیهای باباطاهر در دشتستانی اجرا شدهاند:
پسندی خوار و زارم تا کی و چند
پریشان روزگارم تا کی و چند
ز دوشم باری ار باری نگیری
کری سربار بار تا کی و چند
غم درد دل ما بی حسابه
خدا دونه که مرغ دل کبابه
بنازم دست و بازوی تو صیاد
اگه قتلم کری والله ثوابه
غمم غم بی و غمخوار دلم غم
غمم هم مونس و هم یار و همدم
غمم نهله که مو تنها نشینم
مریزا بارک الله مرحبا غم