سلام،
روزگارانتان در این ایام دیجور به عافیت باد. با اجازه شما این یادداشت را با آرزوی تندرستی کامل برای خسرو آواز ایران اختصاص میدهم به غزلی از شیخ اجل سعدی که جناب شجریان آن را در افشاری اجرا و در آلبوم غوغای عشقبازان عرضه کرده است. البته این غزل زیبا یک بار در تابستان 1386 در جریان کنسرت تهران و دیگر بار در کنسرت سلیمانیه در سال 2010 نیز اجرا شده است:
تا کی شوم از عشق تو شوریده به هر سوی
تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی
صد نعره همی آیدم از هر بن مویی
خود در دل سنگین تو نگرفت سر موی
بر یاد بناگوش تو بر باد دهم جان
تا باد مگر پیش تو بر خاک نهد روی
سرگشته چو چوگانم در پای سمندت
میافتم و می گردم چون گوی به پهلوی **
خود، کشته ابروی توام من به حقیقت
گر کشتنیم باز، بفرمای به ابروی
آنان که به گیسو دل عشاق ربودند
از دست تو از پای فتادند به گیسوی
تا یاد دلاویز تو همزانوی من شد
سر بر نگرفتم به هوای تو ز زانوی
بیرون نرود عشق توام تا ابد از دل
کاندر ازلم حرز تو بستند به بازوی
عشق از دل سعدی به ملامت نتوان برد
گر رنگ توان برد به آب از رخ هندوی **
** این ابیات در آواز نیامده است.