سلام،
برای تفاوت ذائقه امروز شعری را تقدیم میکنم که استاد شجریان آن را در سهگاه با همنوازی سنتور مرحوم صارمی، ویلن جناب تجویدی و تار استاد جلیل شهناز در برنامه گلهای رنگارنگ ۵۷۸ اجرا کرده است. این شعر متفاوت از سرودههای شادروان نادر نادرپور است و گمان میکنم تنها شعر وی باشد که توسط استاد اجرا شده است.
چه شد که ماه مراد از کرانهای نرسید
شبی رسید و حریف شبانهای نرسید
از آن که نام خوشش، نقش لوح گردون بود
به دست خاک نشینان، نشانهای نرسید
چگونه ریخت شفق، خون روشنایی را
که پای صبح به هیچ آستانهای نرسید
چنان ز پنجه بیداد، شور نغمه گریخت
که بانگ چنگ به داد ترانهای نرسید
غبار غصه بر آیینهها فرود آمد
ولی نسیم نشاط از کرانهای نرسید **
به اشک پنجره دمسردی خزان خندید
لهیب آه گل از گرمخانهای نرسید **
مگر بهار جوان را سلامت از کف رفت
که پیر گشت و به وصل جوانهای نرسید **
زمین سخاوت خورشید را به سخره گرفت
که آب صافی نورش به دانهای نرسید **
چنان پرنده مهر از خدنگ کینه گریخت
که هرچه رفت به هیچ آشیانهای نرسید **
مرا به پاس وفا پایمال دشمن کرد
به دست دوست، به از این بهانهای نرسید
** این ابیات در آواز نیامده است.