سلام،
بهارانتان به سبزی و نیکویی باد.
اجازه دهید اولین یادداشت سال جدید را اختصاص دهم به آلبوم قاصدککه متاسفانه هیچگاه منتشر نشد و همواره باید از عدم انتشار آن با آه و دریغ یاد کرد (خصوصا آن که آخرین اثر مشترک استاد شجریان و شادروان مشکاتیان بود) ۵ قطعه از دوبیتیهای بابا طاهر را که توسط آقای شجریان در دشتی اجرا شده است، تقدیم حضورتان میکنم و خاطره پرویز مشکاتیان را گرامی میدارم:
بمیرم تا تو تشنه تر نبینی
شرار آه پر آذر نبینی
چنان از آتش عشقت بسوزم
که از ما رنگ خاکستر نبینی
اگر چون نور، صد صورت پذیرم
به هر صورت، به دل، نقش تو گیرم
تو تا عهد منی هرگز نخوابم
تو تا عهد منی هرگز نمیرم
ز دل مهر رخ تو رفتنی نیست
غم عشقت به هر کس گفتنی نیست
ولیکن سوزش عشق و محبت
میون مردمان بنهفتنی نیست
دل ار مهرت مورزه پس چه ارزه
نخواهم دل که مهر تو نورزه
گریبون، هر که از دستت کنه چاک
به صد عالم، گریبون وا بیرزه
برندم همچو یوسف گر به زندان
و یا نالم به غم، چون مستمندان
اگر صد باغبان، خصمی نماید
مدام آیم به گلزار تو خندان
سلام،
در میان مجموعه آثار استاد شجریان، آلبوم موسوم به خزان از جمله آثاری است که رسما منتشر نشده ولی در فرازهایی متفرقه پخش شده و بسیاری از دوستداران ایشان آن را شنیدهاند. امروز تصنیفی از همین آلبوم را که سروده ملک الشعرای بهار است و در دستگاه همایون مایه شوشتری اجرا شده است، تقدیم میکنم. البته حتما به خاطر دارید که این اثر عینا در آلبوم رندان مست نیز اجرا شده است:
باد صبا بر گل گذر کن
از حال گل ما را خبر کن
نازنین ما را خبر کن
با مدعی کمتر بنشین
نازنین، ای مه جبین
بیچاره عاشق، ناله تا کی
یا دل مده، یا ترک سر کن
شد خونفشان چشم تر من
پر خون دل شد، ساغر من
ای یار عزیز، مطبوع و تمیز
در فصل بهار با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من
ببین چشم تر من
گل، چاک غم بر پیرهن زد
از غیرت، آتش در چمن زد
بلبل چو من شد در چمن
دستان سرا بهر وطن
دیدی که ظالم تیشهاش را
آخر به پای خویشتن زد